همه چیز زیادی یه جور جدیدیه خوبی زندگی همینه غماش جدیدن شادیاش جدیدن همیشه یه برگ داره که هنوز رو نکرده هر وقت فکر میکنی خوب شد درست شد افتاد روی غلتک یکهو میبینی نه بابا از این خبرا هم نیست دیشب فکر میکردم سقف خونه داره میاد روی سرم کتابم رو دستم گرفتم تا تمرکزم رو بزارم کلمات وگرنه درو باز میکردم کتابم رو پرت میکردم توی صورتش مدام به خودم میگفتم تو ارزشت بیشتر از اینه که با یکی مثل این دیوانه دهن به دهن بشی (همش برای توجیه بی عرضگی خودم بود) تا زمانی که خوابیدم میترسیدم یک جایی از زندگی هستم که پدرم مجبورم می کند بمانم و ماندن خودش پر از تبعاتیست که فقط تو را به نماندن رفتن میرساند اگر جسارتش را داشتم انصراف میدادم اگر میدانستم چهار روز دیگر خودم را سرزنش نمیکنم دیگر ادامه نمی دادم یکجایی از زندگی هستم که هیچ کاری هیچ راهی هیچ میانبری نیست نه خودم با خودم کنار می آیم نه خانواده ام و نه همسایه هایم شدخ ام سرگردان و در این دایره حیران.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خودم و دلم... Lee اینجا؛ دنیای من دانلود ترانه های روز James آشنایی با کسب و کارها و تبلیغات نتی شهر فیلم و سریال ها دانلود فیلم دوبله وبلاگ همیار آموزش Andrea